-
پيشگيري و كنترل ورم پستان در تليسه ها
ورم پستان در تليسه ها يك مشكل اصلی است كه باعث خسارات اقتصادی وسيعی در بسياری از مزارع شيری می شود .
• وقتی اصلاح مديريت مزرعه نتواند منجر به كاهش معنی داری در وضعيت سلامت پستان تليسه شود ، بكار گرفتن يك پماد آنتی بيوتيك مخصوص گاو خشك با طيف وسيع می تواند در كاهش تعداد موارد ورم پستان بالينی در اولين دوره شيردهی گاوها مؤثر باشد .
ورم پستان هنوز يكی از بيماريهای مخرب غالب در مزارع شيری است. اين بيماری حتی در مزارعی كه ورم پستان در آنها كم است نيز منجر به خسارات اقتصادی بزرگی می شود.
مشخص است كه تليسه ها حتی قبل از زايش هم می توانند بوسيله عفونتهای پستان تحت تأثير قرار گيرند . حدود %60 كل تليسه ها در زمان زايش يك عفونت داخلی پستانی دارند. % 16 از اين تليسه ها در طول اولين دوره شيردهی از ورم پستان بالينی رنج مي برند و % 3اين ورم پستانها در 14 روز بعد از زايش اتفاق خواهند افتاد. اين مسئله منجر به كاهش توليد شير در اولين دوره شيردهی می شود و از همين طريق منجر به خسارات اقتصادی وسيعی می گردد.
راههـای ايجـاد عفونت
..كشاورزان مكررا" می پرسند :
چطور تليسه هايی كه هرگز در تماس با ماشين شيردوشی نبوده اند درگيرعفونت پستان می شوند ؟
دلائل مختلفی براي اين مسئله وجود دارد :
• باكتريهای موجود در پوست پستان
• باكتريهای موجود در محيط اطراف تليسه
• باكتريهايی كه با مگس منتقل می شوند
• مكيدن پستان توسط گوساله هايی كه عادت به مكيدن دارند
باكتريهايی كه در گاوهای شيری مسن تر يافت می شوند می توانند در تليسه ها هم يافت شوند ، ولی آن دسته ای كه بيشتر از تليسه های دچار ورم پستان جدا شده اند عبارتند از : ای كولای E.coli، استافيلوكوكها ( استافيلوكوكوس اورنوس و استافيلو كوكی كواگولاس منـفی(CNS))
و استرپتوكوكها.
-
توبركولين
بطور كلي عصاره ميكروب سل ( انساني ، گاوي ، مرغي ) توبركولين نام دارد . يكنوع توبركولين به نام Ppd-purified Protein Derivative است . Ppd به شكل زير تهيه ميشود :
ابتدا باسيل سل را در محيطهاي شيميايي كشت ميدهند و سپس محصول بدست آمده را بوسيله بخار در اتوكلاو ميكشند . در مرحله بعد حاصل را از صافي هاي مخصوص عبور داده و بوسيله اسيد تري كلرو استيك ته نشين ميكنند . ماده بدست آمده را بطور مكرر شستشو داده و حاصل را در محلولهاي تامپون تعليق ميكنند . آنچه بدست ميآيد همان Ppd است كه در تست توبركولين مورد استفاده قرار ميگيرد . هر سانتي متر مكعب توبركولين پستانداري محتوي 2 ميليگرم و توبركولين مرغي حاوي 5/0 ميليگرم پروتئين خالص است .
جنبه هاي ويژه حساسيت نسبت به توبركولين :
محل تزريق :
حساسيت نسبت به تزريق بين جلدي توبركولين در نقاط مختلف بدن متفاوت است .در گاو حساسيتهاي نسبي مناطق مختلف بدن نسبت به توبركولين و يونين به صورت زير تعيين شده است :
ناحيه پشت 1 ، بالاي پهلو 75/1 ، پايين پهلو 5/2 ، گردن 75/2-3. همچنين ناحيه گردن بيشتر از چين مقعدي حساسيت دارد و اين مزيت را داشته كه واكنشها مشخص ترند.
قدرت Potency توبركولين ها :
جهت داشتن حداكثر ويژگي ، توبركولين تهيه شده از مايكوباكتريوم بوويس توصيه شده و بايد به صورت Ppd ( مشتق خالص پروتئيني )فراهم گردد. جهت بدست آوردن حداكثر ويژگي ، تعيين مقدار مناسب توبركولين واجد اهميت بوده و خود يكي از مسائل مهم در تست توبركولين است . مقدار 5000 و 10000 واحد توبركولين ( 1/0 ميلي ليتر توبركولين حاوي 1/0 يا 2/0 ميليگرم Ppd گاوي )مناسب ترين مقدار است .
در روند تست توبركولين در سطح يك گاوداري ميتوان بطور كلي گاوهاي موجود در گاوداري را به چهار گروه تقسيم نمود :
گروه اول : گاوهايي كه آلودگي به عامل مسببه سل گاوي را نداشته و در تست توبركولين واكنش منفي نشان ميدهند . ( منفي واقعي )
گروه دوم : گاوهايي كه آلودگي به عامل مسببه سل گاوي را نداشته و در تست توبركولين واكنش مثبت نشان ميدهند . ( مثبت كاذب )
گروه سوم : گاوهايي كه آلودگي به عامل مسببه سل گاوي را داشته و در تست توبركولين نيز واكنش مثبت نشان ميدهند . ( مثبت واقعي )
گروه چهارم : گاوهايي كه آلودگي به عامل مسببه سل گاوي را داشته و در تست توبركولين واكنش منفي نشان ميدهند . ( منفي كاذب ) گاوهايي كه در اين گروه قرار ميگيرند ، به علت اينكه ممكن است نسبت به تست توبركولين واكنش نشان نداده و ميتوانند باعث حفظ آلودگي در سطح گاوداري گردند ، مهم ميباشند. اين دسته از گاوها شامل موارد زير ميباشند :
الف : گاوهاي با جراحت پيشرفته بيماري كه باسيلها از طريق اين دسته از دامها به نوعي با جريان هواي تنفسي ، پوست يا مجراي روده در ارتباط هستند و اين دسته از گاوها انتشاردهنده هاي مشخص بيماري بوده و ممكن است نسبت به تست توبركولين واكنش نشان ندهند .
ب : گاوهاي در مراحل اوليه بيماري ، قبل از اينكه هر گونه جراحتي مشاهده شود ، ممكن است مايكوباكتريومهاي زنده را از طريق موكوس بيني و ناي دفع كنند و اين دسته از گاوها تا شش هفته بعد از آلودگي به تست توبركولين واكنش مثبت نشان نمي دهند.
ج : گاوهاي مسلول ممكن است قبل و تا شش هفته پس از زايش وارد پريود از بين رفتن حساسيت شوند و به تست توبركولين واكنش مثبت نشان ندهند .
د: برخي از گاوهاي آلوده پس ازتزريق توبركولين نسبت به تزريقات بعدي توبركولين غير حساس شده و واكنش نشان نميدهند.
ه : ممكن است گاوهاي پير آلوده به علت پديده بي پاسخي( آنرژي ) به تست توبركولين واكنش نشان ندهند .
در رابطه با بيماري سل و تست توبركولين توجه به نكات زير مهم ميباشد :
1 ـ در رابطه با گاوها ، منشا ايجاد آلودگي،گاوهاي آلوده ميباشند .
2ـ تمامي دامهايي كه در برابر تست توبركولين واكنش مثبت نشان ميدهند ( غير از موارد مثبت كاذب ) توانايي انتشار بيماري به حيوانات سالم رادارند .
3ـ معمولاً حساسيت به توبركولين در دامها شش هفته بعد از آلودگي اوليه و در انسانها 10-2 هفته بعد از آلودگي ظاهر ميشود . البته زمان شكل گيري و بروز پديده حساسيت نسبت به توبركولين در انسان و حيوان بعد از ابتلا به عفونت سلي بستگي مستقيم به تعداد باسيلهاي وارده به بدن و قدرت تكثير آنها دارد.
-
ژنتيک و اصلاح دام1
سلول و تقسیم سلولی
انواع توارث
ثبت عملکردها
روشهای اصلاح ژنتیکی در حیوانات
ژن و انتقال صفات
شناسائی و ثبت رکوردها
مشخص کردن اهداف، تشخیص صفات
-----------------
حيوانات بهطور عموم در زندگى بشرى و بهخصوص در زندگى دامپروران اهميت ويژهاى و جاى مخصوصى دارند و اهميت اقتصادى توليدات دامى زياد است.
پرورش دامکارى سخت و وقتگير مىباشد، هراندازه هم دامپرور به کار و حيوانات علاقه داشته باشد، چون هدف نهائى درآمد بيشتر است، بدين جهت اولين هدف دامپرور افزايش توليد و مثل و نتيجتاً درآمد بيشتر است. باتوجه به اين امر مىبايستى کارهاى انجام شده مفيد و اقتصادى باشد.
هر دامپرورى در گله خود که تحت شرايط يکسانى از هر نظر پرورش داده مىشود، به حيواناتى با سطوح توليد مختلف برخورد مىکند. از دو حيوانى که در تحت شرايط يکسان پرورشى آنکه توليد بيشترى داشته باشد، پرورش و نگهدارى آن استفادهٔ بيشترى خواهد داشت، روى اين اصل سعى دامپرور بر اين خواهد بود که تمام افراد گله آن را حيواناتى که توليد بالا دارند تشکيل بدهند.
دامپرور و يا دامپروران براى افزايش توليد حيوانات خود کارهاى مختلفى انجام مىدهند و به مرور افزايش توليد را در نتايج حيوانات مشاهده مىکنند؛ طورى که توليد حيوانات زراعى امروزه نسبت به ۱۰۰ سال پيش چندين برابر شده است.
اصلاح دام از نظر لغوى به معنى بهتر کردن دام و هدف از اصلاح نژاد بهدست آوردن حيواناتى با توليد و سود بيشتر است در اثر اصلاحنژاد از حيوانات با جثهٔ کوچک و توليد کم حيواناتى با جثهٔ بزرگ و توليد بيشترر بهدست آمده است، به کليهٔ اقدامات و فعاليتهائى که سبب مىشوند در نسلهاى بعدى حيوانات، توليد بيشتر و سود فراوانترى حاصل شود اصلاحنژاد گفته مىشود.
با توجه به محدوديت زمينهاى قابل کشت جهت تأمين احتياجات غذائى جمعيت در حال افزايش سريع نمىتوان زمينهاى زراعى را وسعت داده و غذاى بيشترى توليد کرد؛ ولي، مىتوان با بهکار بردن اصول و روشهائى در واحد سطح، توليد را افزايش داد؛ همينطور براى تأمين احتياجات غذائى با منشاء دامى تعداد حيوانات زراعى را نمىتوان بهشدت افزايش داد، بايد راههائى را که سبب افزايش توليدات دامى مىشود، جستجو کرد. کارهاى اصلاح نژادى حيوانات بر دو اساس استوار است: ۱. بهتر کردن ژنوتيپ ۲. بهتر کردن شرايط محيط زيست: توليدات امروزه حيوانات هم از نظر کمى و هم از نظر کيفى در مقايسه با ۱۵۰-۱۰۰ سال پيش خيلى بيشتر و بهتر شده است، حيوانات مىتوانند با غذاى کم، گوشت، شير، تخممرغ و پشم بيشترى توليد بکنند. اين پيشرفتهاى بيشتر در نتيجه بهکارگيرى علم ژنتيک صورت گرفته است.
در سالهاى ۱۸۵۷-۱۸۶۵ مندل مشاهده کرد که رنگ و ارتفاع نخودها به نسل بعدى منتقل مىشود. اصلاحکنندگان حيوانات زراعى از اين قاعده در انتخاب حيوانات براى بهتر کردن اولاد و توليد بيشتر در نسلهاى بعدى استفاده کردند.
سلول و تقسيم سلولى
بدن يک حيوان از ميليونها واحد بهنام سلول ساخته شده است. هر سلول دارى يک هسته است که جنس آن از پروتوپلاسم است و دور هسته را سيتوپلاسم فرا گرفته و سيتوپلاسم بهوسيلهٔ ديوارهٔ سلول احاطه شده است. زندگى هر حيوانى از يک سلول شروع مىشود، اين سلول تقسم شده و دو سلول ايجاد مىکند و تقسيمات ادامه پيدا مىکند تا اينکه گروهى از سلولها را که بافتها و ارگانهاى مختلف بدن از آنها بهوجود مىآيند، تشکيل مىدهد در داخل هسته اجسام نوارى شکلى وجود دارند که کروموزوم ناميده مىشود کروموزومها به دو دسته تقسيم مىشوند کروموزومهاى جنسى (Sexchromosome) و کروموزومهاى بدني(Autosome) کروموزومها در سلولها بهصورت جفت بوده (بهجز در سلولهاى جنسي) و تعداد آنها در يک سلول بدنى يک گونه عدد ثابتى است. در جدول زير تعداد کروموزومهاى حيوانات مختلف نشان داده شده است.
جدول تعداد کروموزومهاى حيوانات مختلف
نوع حيوان تعداد کروموزوم (۲n)
گاو .......... ۳۰
خوک ....... ۱۹
گوسفند ... ۲۷
بز .......... ۳۰
اسب ..... ۳۰
مرغ ....... ۳۹
بوقلمون .. ۴۱
کروموزومها دوبهدو لنگه و نظير يکديگر هستند، يعنى هر کروموزوم صاحب يک لنگه همتاى خود است که به آن جفت همولوگ گفته مىشود کروموزومها در فعاليت حياتى و مخصوصاً در انتقال صفات ارثى اهميت بهسزائى دارند.
در روى هر کروموزوم تعداد زيادى برجستگىهاى کوچک قرار داد که ژن ناميده مىشود و اين ژنها مسؤل انتقال صفات از والدين به فرزندان مىباشد. هر ژن در روى کروموزوم محل معينى را اشغال مىکند که در اصطلاح به آن جايگاه ژن يا لوکوس (Locus) گويند. به فرمهاى مختلف يک ژن يک در روى کروموزومهاى همولوگ نقاط مشابهى را اشغال مىنمايند آلل (Allele) گويند.
ژن و انتقال صفات
هر حيوانى داراى صفات متعددى است، رنگ اندازه بدن، شاخدار و يا بىشاخ بودن، اينها تعداد کمى از صفاتى هستند که از والدين به اولاد منتقل مىشوند. اين صفات بهوسيلهٔ ژنها کنترل مىشوند. ژنها مولکولهاى بسيار ريز و پيچيدهاى هستند که در روى کروموزومها قرار دارند و هر حيوانى حاوى هزاران جفت ژن است که نصف آن از پدر و نصف ديگر آن از مادر به ارث رسيده است و مجموعاً ژنوتيپ حيوان را تشکيل مىدهد.
ژنوتيپ مشخصکننده حدود قابليت عملکرد حيوان در صفات مختلف است. هرجفت ژن تعدادى از صفات را کنترل مىکند. بعضى از صفات توارثپذيرى زيادى دارد ولى در بعضى ديگر توارثپذيرى کم است.
اگر صفتى توارثپذيرى زيادى داشته باشد اصلاح آن صفت در حيوان بهسرعت انجام خواهد گرفت و برعکس براى صفاتى با توارثپذيرى کم اصلاح بهکندى پيشرفت خواهد داشت؛ بهعبارت ديگر، براى بهبود چنين صفاتى احتياج به توليد نسلهاى زيادى است تا يک صفت بهصورت قوى درآيد. در جدول زير نسبت توارثپذيرى بعضى از صفات گاوها آورده شده است.
اصلاحکنندگان دام صفاتى را انتخاب مىکنند که کاربرد آن در حيوان مهم است. مثلاً در گاوهاى شيرى صفاتى مورد اصلاح قرار مىگيرند که در رابطه با کميت و کيفيت شير است و يا در طيور خاصيت جوجه درآورى تخممرغ (Hatchability)، ميزان رشد، خاصيت حياتى (Livability) و سرزندگى (Vability) توليد مرغ و قدرت رشد سريع فاکتورهاى محيطى مثل تغذيهٔ، روشهاى شيردوشى و نظاير آن مشخص خواهند کرد که تا چه حد حيوان به قابليت موردنظر دست يافته است، در واقع کل عملکرد حيوان مجموع اثر محيط و ژنوتيپ است.
جدول نسبت توارثپذيرى بعضى از صفات در گاوها
صفات توارثپذيرى تغييرات
گاوهاى شيرى
توليد شير ۲۵ ......۳۵-۲۰
توليد چربى ۲۵ .... ۳۵-۲۰
درصد چربى ۵۰ ....۶۰-۴۵
درصد پروتئين ۵۰ ... ۶۵-۴۵
خصوصيات ظاهرى .. ۲۵ ۴۰-۵
فاصلهٔ دو زايش ۴ ... ۱۰-۰
طول عمر ۴ ......... ۱۰-۰
گاوهاى گوشتى
فاصله دو زايش . ۱۰
وزن در توليد ۴۰
وزن در قبل از شيرگيرى ۴۰
وزن در شيرگيرى ۳۰-۲۵
وضع فيزيکى بدن در موقع از شيرگيرى ۳۰-۲۵
استعداد مادرى ۴۰-۳۰
افزايش وزن روزانه ۵۷-۴۵
بازدهى غذائى ۴۰-۳۶
وزن در يک سالگى ۶۰
راندمان لاشه ۴۶
ژنوتيپ به حيوان استعداد انجام عملى را مىدهد و محيط شرايط لازم براى انجام عمل را فراهم مىسازد؛ بهعبارت ديگر، فنوتيپ و ژنوتيپ هر دو مهم و تعيينکننده هستند.
آفتاب
-
ژنتيک و اصلاح دام (۲)
انواع توارث
صفات کمى و کيفى هر دو به ارث مىرسند، صفت کيفى مثل رنگ، وجود و يا عدم وجود شاخ، محيط نمىتواند اثرى در تظاهر اين صفات داشته باشد.
صفت کمى مثل توليد شير خصوصيات فيزيکى بدن تمام گاوها از نظر ژنتيکى قابليت توليد شير را دارند؛ ولى در سطوح متفاوتي، تظاهر اين صفات شديداً تحت تأثير عوامل محيطى است. بهعنوان مثال، اگر گاوى استعداد ژنتيکى توليد ۸۰۰۰ کليوگرم شير در هر دوره لاکتاسيون داشته باشد، ولى مواد مغذى لازم جهت توليد ۵۰۰/۳ کيلو شير در اختيار حيوان قرار گيرد کمتر از يکدوم استعداد ژنتيکى حيوان بهعلت محدود بودن شرايط تظاهر خواهد کرد.
در جريان انتخاب ژن جديدى توليد نمىشود بلکه اصلاح ژنتيکى گله در اثر کاستن از تعداد صفات نامطلوب و افزايش صفات خوب و مطلوب سبب بهبود ژنتيکى گله مىشود.
تمام اصلاحکنندگان حيوانات اهلى شامل گاوهاى شيرى از زمان اهلى شدن حيوانات سعى خود را در اصلاح قابليت ژنتيکى حيوانات براى عملکرد بهتر بوده است. تا سالها پيش پيشرفت اصلاح در گاوهاى شيرى بهعلت نبودن امکانات کافى در تشخيص گاوهاى عالى از نظر ژنتيکي، زياد بودن فاصله دو نسل در گاو و عملکرد بسيارى از صفات مثل توليد شير فقط در مادهها کند بوده است. علىرغم اين محدوديتها پيشرفتهاى قابل توجهى در افزايش فرکانس ژنهاى مطلوب و در کاهش ژنهاى نامطلوب صورت گرفته است. با وجود اين هنوز هم ژنهاى نامطلوب وجود دارند و تظاهر صفات آنها ادامه دارد که نتيجهٔ آن کاهش عملکرد حيوانات است. انتخاب دقيق اين شانس را با اولاد مىدهد که به ژنهاى مطلوب دست يابند و شانس رسيدن ژنهاى نامطلوب را کاهش مىدهند. بدون اغراق ژنها مىتوانند ميليونها جور با يکديگر ترکيب بشوند.
نتيجه بارورى گاوهاى شيرى تماماً قابل پيشبينى نيست؛ جفتگيرى گاو نر عالى با ماده گاوهاى با عملکرد بسيار خوب، هميشه نتيجه آن توليد اولاد عالى نمىشود، زيرا اولاد ممکن است يک ژن ضعيفى از يک صفت را از پدر و يا مادر و يا هر دو به ارث برده باشد. با وجود اين، مىتوان با انتخاب کردن حيواناتى با نسبت ژنهاى مطلوب زياد اين اعمال را خيلى کاهش داد. در اثر انتخاب والدين با صفات خوب بهعلت افزايش ژنهاى مطلوب، ژنها و صفات نامطلوب کاهش پيدا مىکنند. باوجود اين انتخابها و افزايش صفات و ژنهاى نامطلوب کاهش پيدا مىکنند. با وجود اين انتخابها و افزايش صفت و ژنهاى مطلوب ما مىتوانيم شاهد نسلهائى با صفات نامطلوب در گله باشيم که آنها مىبايستى حذف بشوند.
با وجود اينکه ۵۰% ژنهاى اولاد از پدر و ۵۰% بقيه از مادر منتقل مىشود، اصلاح ژنتيکى در گاوهاى شيرى در نتيجهٔ انتخاب گاوهاى نر خوب است. اين عمل از اين نظر است که گاو نر اولاد زيادى مىتواند داشته باشد و مىتوان تعداد زيادى را حذف کرد ولى امکان ندارد که تعداد زيادى از ماده گاوها را در گله حذف کرد. با بهکار بردن تلقيح مصنوعي، از يک گاو نر هزاران گوسالهٔ نر متولد خواهد شد که يک و يا دو تا از گوسالههاى نر براى اصلاح کافى است، در مقابل بيش از ۷۰% گوسالههاى ماده متولد شده براى توليد و توليدمثل در يک گله موردنياز هستند. جهت رسيدن به ماکزيمم قابليت ژنتيکى در صفات مهم اقتصادى رعايت نکات زير توصيه مىشود:
۱. شناسائى و تثبيت رکورد اجداد هر حيوان در گله.
۲. مشخص کردن اهداف و مقاصد در هر گله
۳. معين کردن صفاتى که مىبايستى و يا مىتوانند در اثر انتخاب اصلاح بشوند.
۴. مشخص کردن وضعيت فعلى گله با درنظر گرفتن صفات موردنظر.
۵. ارزيابى منابع اطلاعاتى قابل دسترسى براى تشخيص حيوانات با ژنوتيپ عالي.
۶. جلوگيرى از بهکار بردن گاوهاى نرى که داراى ژنوتيپ بد و يا صفات نامطلوبى هستند.
۷. بارور کردن تعداد کمى از گاوها با گاوهاى نر جوان تازه انتخاب شده.
شناسائى و ثبت رکوردها
هر حيوانى ک در گله به دنيا مىآيد منظور از پرورش آن هرچه مىخواهد باشد بايد اين حيوان شناسائى بشود، براى شناسائى از روشهاى مختلفى مثل خالکوبي، گرفتن عکس، داغ (Freeze Branding) سرد و يا داغ گرم (Hot Branding) استفاده مىشود. اين عمل براى شناسائى دقيق ژنتيکى يک گاو نر با عملکرد خوب ضرورى است.
ثبت عملکردها
براى انتخاب هر حيواني، نر و يا ماده داشتن اطلاعاتى در مورد عملکرد آنها ضرورى است. ثبت توليد فردى تکتک گاوها اطلاعاتى را فراهم مىکند که با تکيه بر اين اطلاعات گاوهائى که توليد کمى دارند و يا عملکرد آنها ضعيف است حذف و گاوها با توليد بالا در گله نگه داشته مىشوند.
مشخص کردن اهداف، تشخيص صفات
خيلى بندرت اتفاق مىافتد که دو گلهدار هدف يکسانى داشته باشند. با وجود اين مشخص کردن هدف از عوامل اصلاحى مهم است زيرا پس از مشخص شدن هدف بهکار بردن اصول اصلاح و بهکار گرفتن وسايل اصلاح در به هدف رسيدن کمک زيادى مىکنند. صفات مطلوب متفاوتى در گاو هست که هر گاودارى بدون در نظر گرفتن نژاد گاو و درجهبندى گاو دنبال آن صفات است.
اين صفات عبارتند از:
۱. توليد بالاى شير
۲. ترکيب قابل قبول شير (چربى، مواد جامد غيرچربى، پروتئين و...)
۳. تيپ قابل قبول و مفيد (اتصال محکم اعضاء، خصوصيات شيروارى و...).
روشهاى اصلاح ژنتيکى در حيوانات
همخونى (Inbreeding)
در اين روش افرادى که با يکديگر خويشاوندى نزديکى دارند جفتگيرى مىکنند، مثل پدر با دختر، پسر با مادر و يا برادر با خواهر. اين روش جفتگيرى سبب افزايش تشابه ژنوتيپى در اولاد شده و هموزيگوتى افزايش يافته و هتروزيگوتى در گله کم مىشود. در اين روش احتمال اينکه اولاد از پدر و مادر ژنها و صفات مشابهى را به ارث ببرند زياد است.
عده زيادى از صفات ناپسنديده معمولاً بهصورت مخفى و مغلوب ممکن است در يک فاميل وجود داشته باشد و وقتى که همخونى انجام مىگيرد اين صفات مغلوب و ناپسنديده که در پدر و مادر بهصورت هتروزيگوت است با هم ترکيب شده و بهصورت هموزيگوت به اولاد منتقل شده و تظاهر مىکنند.
اثرات اين روش از جفتگيرى به شرح زير است: ۱. صفات منسوب به ژنهاى مغلوب در گله تظاهر مىکنند و با استفاده از آن مىتوان حيوانات حامل ژن موردنظر را تشخيص داد. ۲. سبب افزايش تشابه حيوانات در داخل يک نژاد و يا در داخل يک گروه مىشود. ۳. کم شدن خاصيت جوجهدرآورى و رشد، کاهش توليد تخممرغ، افزايش مرگ و مير در گوسالهها، کاهش نسبت رشد، کوچک شدن جثهٔ حيوانات، افت کيفيت خصوصيات ظاهرى ۴. کاهش عملکرد توليد و مثل در حيوان مىشود. حدس زده مىشود که به ازاء هر ۱% همخونى ۴/۰% تا ۵/۰% از توليد شير حيوان کم مىشود.
با درنظر گرفتن اين موارد، اين روش براى اصلاح يک طريقه کاربردى توصيه مىشود.
آميختهگرى (Cross breeding)
در اين روش از اصلاح دو حيوان از نظر ژنوتيپى خالص ولى از نژادهاى مختلف با يکديگر تلاقى داده مىشود.
اثر اين روش جفتگيري، ترکيب کردن عدهاى ژن مطلوب از منابع مختلف است اکثراً در اين موارد به صفات غالب اهميت داده مىشود. بدين جهت اولاد حاصل از اين روش حاوى تعداد زيادى ژنهاى غالب بهصورت هتروزيگوت مىباشند که بعضى از اين ژنها از يک والد و برخى از والد ديگر به ارث مىرسد. روى اين اصل اين آميختهها از نظر تعداد ژنهاى غالب بر پدر و مادر خود برترى دارند. اين روش جفتگيرى سبب افزايش زنده ماندن گوساله، افزايش نسبت رشد و بارورى مىشود، از اين روش در مرغدارىهاى تجارى براى تهيه مرغهاى تخمى و يا گوشتى و بهخصوص براى تهيه جوجه کبابى استفاده مىکنند. در مواردى براى تهيه برههاى پروارى نيز از اين روش استفاد مىشود اين نوع آميختهگرى فقط در يک نسل انجام مىگيرد و ارزش اصلاحنژادى آميختهها کم است. در مورد گاو توليد شير نتايج متوسط توليد دو نژاد خواهد بود بدين جهت آميختهگرى در گاو خيلى متداول نيست.
جفتگيرى فاميلهاى مختلف يک نژاد (Out breeding)
در اين روش افراد از يک نژاد ولى با نسبت خويشاوندى بسيار دور با يکديگر جفتگيرى مىکنند. اين طريقه متداولترين روش براى تهيهٔ نژادهاى خالص مىباشد و معايب همخونى را هم ندارد. اين روش جفتگيرى سبب افزايش عملکرد توليدمثل، افزايش کيفيت خصوصيات ظاهرى مىشود. در اين روش مىتوان اميد داشت که نسلهاى بعدى بازدهى بيشترى خواهند داشت.
آفتاب
-
انواع دام
پرورش گاو
پرورش گاومیش(Bubalus bubalis)
پرورش گوسفند
مرغ
پرورش بز
---------------
پرورش گاو
نژادهای گاو
علائم فحلی در گاو
مناسبترین موقع تلقیح در گاو
شايد مهمترين حيوانى که بشر موفق به اهلى کردن آن شده گاو بوده است. قبل از اهلى کردن گاو مثل ساير حيوانات جهت استفاده از گوشت و پوست آن توسط بشر شکار مىشد. پس از اهلى شدن، گاو را مىتوان دايهٔ افراد بشرى ناميد.
بهطور يقين محل و تاريخ دقيق اهلى کردن گاو و استفاده از محصولات آن معلوم نيست و اولين قومى که موفق به اهلى نمودن گاو شده است مشخص نيست. اکثر مورخان عقيده دارند که اقوام آسياى مرکزى اولين قومى هستند که گاو را در سرزمين خود اهلى کردهاند و تاريخ آن را بين ۶ تا ۱۰ هزار سال قبل از ميلاد مسيح تخمين زدهاند.
زمانىکه بشر گاو را اهلى کرد توليد مداوم و پيوستهٔ آن براى افراد بشرى محرز نبود. با پيشرفت تمدن بشرى و هرچه بيشتر مشخص شدن اهميت زراعت در زندگي، گاو بهخاطر داشتن استعداد زياد در انجام کارهاى کشاورزى (شخمزنى، باربرى) در زندگى روزمره افراد موقعيت بهخصوصى يافت و با بهکارگيرى اين حيوان در امر زراعت و بيشتر شدن محصولات و توليدات زراعى در زندگى مردم تحول بزرگى بهوجود آمد و بشر توانست با زياد توليد کردن محصولات زراعى در رفاه بيشترى زندگى کند. در حال حاضر علىرغم مکانيزه شدن اکثر کارهاى کشاورزى باز تعداد زيادى از گاوهاى موجود در دنيا براى شخمزنى، باربرى و ساير کارهاى روزمره افراد بشرى مورد استفاده قرار مىگيرد.
بهعلت حمايت بشر از اين حيوان و فراهم نمودن شرايط مناسب براى زندگى پس از اهلى کردن توليدمثل گاو بهتر و تعداد گاوها روزبهروز بيشتر شد.
جدول تعداد گاوهاى موجود در کشورهاى مختلف دنيا
کشور .............. تعداد گاو (۱۰۰۰ رأس)
آمريکاى شمالى
کانادا ................. ۱۱۰۷۰
مکزيک............... ۳۳۸۵۶
آمريکا ................ ۱۱۲۱۰۰
آمريکاى جنوبى
آرژانتين.............. ۵۸۴۱۹
برزيل................ ۹۳۶۰۰
کلمبيا ................. ۲۳۸۴۰
اروگوئه................ ۹۷۵۴
ونزوئلا................. ۱۲۴۷۸
اروپاى شمالى
بلغارستان............ ۱۷۷۸
چکسلواکى........... ۵۲۳۰
آلمان شرقى........... ۵۷۳۰
مجارستان.................. ۱۹۰۰
لهستان .................. ۱۱۲۰۰
رومانى................... ۶۷۵۲
يوگسلاوى .............. ۵۳۳۰
شوروى سابق ........... ۱۲۱۰۰۰
به دليل عضلانى بودن و استعداد چاق شدن گاو و توليد زياد شير بيش از نياز گوسالهٔ خود بشر توانست علاوه بر انجام کارهاى زراعى در موارد مختلفى از حيوان استفاده بکند.
با زياد شدن جمعيت و افزايش تقاضا براى شير و گوشت گاو، عدهاى از مردم بهجاى زراعت به چوپانى و پرورش گاو روى آوردهاند، اين دسته از مردم بهصورت کوچ زندگى مىکردهاند و براى تهيه علوفهٔ مورد نياز گلهٔ خود همواره در حرکت بودهاند.
در همين اوان اقوام بشرى بدون دانستن اهميت و ارزش غذائى شير آن را بهعنوان يکى از بهترين مواد غذائى مورد استفاده قرار مىدادند. بهتدريج ارزش اقتصادى اين حيوان روزبهروز زيادتر شد بهطورى که اساس کشاورزى قرار گرفت و در آسياى مرکزى واحد اقتصادى بهشمار مىرفت و شاخص دارائى اشخاص و اقوام بود و ثروت هر فرد يا هر قبيله يا هر جامعه را از روى تعداد گاوهاى آنان قياس مىنمودند و بقيه اموال و دارائىها را از روى گاو اندازه مىگرفتند.
اين طرز اندازهگيرى ثروت هنوز هم در بعضى از کشورهاى آسيائى و آفريقائى متداول است. ارزش گاو در مصر و بابل از چهارهزار سال قبل از ميلاد مسيح کاملاً معلوم بوده است و اهميت اين حيوان آنقدر زياد بود که بشر آن روز ربالنوع زراعت و ازدياد محصولات کشاورزى را بهصورت گاو ترسيم مىکرد.
مردمان آن دوره بدون اينکه شناخت کافى و علمى از ارزش غذاى شير داشته باشند براى شير و فرآوردههاى آن اهميت زيادى قائل مىشدند و از آنها در روزهاى سخت جنگ استفاده مىکردند.
با گذشت زمان، زيادتر شدن جمعيت و هرچه بيشتر مشخص شدن ارزش غذائى شير و گوشت و پس از اينکه مردم صحراگرد در يک جا ساکن شدند، تقاضا براى شير و گوشت گاو بيشتر شد، پرورش و نگهدارى گاو سودمندتر گرديد، پرورشدهندگان گاو شروع کردند به انتخاب حيوانى که صفات مطلوبى مثل رشد سريع استعداد چاقى و توليد زياد شير داشتند.
انتخاب گاو بهطور مستمر صورت مىگرفت و با افزايش جمعيت و زياد شدن دانش و اطلاعات افراد نياز روزافزون به توليدات گاو، رفتهرفته انتخاب گاو بهصورت جهتدار درآمد و اين انتخاب و اصلاح گاو تا جائى پيش رفت که سبب بهوجود آمدن تيپ و نژادهاى مختلفى در اين حيوان شد.
-
بيوشيمي دامپزشكي
مسموميت هاي ناشي از گياهان
( استروژن هاي گياهي )
مديكاگوساتيوا : يونجه
تري فوليوم پارتنس : شبدر قرمز
تري فوليوم ساب ترن : شبدر ساب ترانان
هايپراستروژنيسم در اثر مواد غذايي و علوفه ( از جمله شبدر و يونجه) در گاو و گوسفند و خوك گزارش شده اند.انواعي از گليكوزيدها در اين علوفه با گيرنده هاي استروژن تداخل مي نمايند. استروژن هايي كه به طور معمول شناخته شده اند شامل كومسترول – فورمونونتين – بيوچانين- جنيس تاين و بسياري ديگر مي باشند.
تركيبات استروژنيك از نظر توانايي متفاوتند. كومسترول يونجه و شبدر داراي بيشترين فعاليت استروژني است.
نشانه هاي هايپراستروژنيسم حاصل از علوفه شامل ناباروري – هايپراستروژنيسم و يا آنتي استروژنيسم مي باشد. هايپراستروژنيسم شامل تخمدان هاي كيستيك – دستگاه توليدمثل بادكرده و بروز خصوصيات مادينگي در جنس نر مي باشد. نشانه هاي آنتي استروژنيك هيپوپلازي غدد جنسي و فقدان فحلي را در بر مي گيرد. با نشان دادن در علوفه و نمونه هاي پلاسما يا ادرار مي توان به تشخيص هايپراستروژنيسم حاصل از علوفه كمك كرد. مصرف علوفه اي كه به ميزان زيادي استروژن توليد مي كند بايد در دام هاي داراي توان توليد مثل محدود شود.
نام نويسنده اردلان از سايت اردلان آنلاين
-
فارماكولوژي دامپزشكي
الف – نام های تجاری :
- انروفلا کساسین 10%
- انروکسین 10%
- لورتریل 10%
ب – دسته دارویی :
فلورکینولون
ج – مکانیسم اثر:
- مهار آنزیم Dna ژیراز
- باکتریوسید
- مدت زمان برای حداکثر رسیدن غلظت خون :
3-1 ساعت
د – موارد مصرف :
- وسیع الطیف
- مؤثر بر روی مایکوپلاسما
- مؤثر بر روی کلامیدیا
هـ - میزان مصرف :
- دز پایه : 10 میلی گرم بازای هر کیلوگرم
- سالمونلوز : سه روز متوالی
- مخلوط و مزمن : 5 روز متوالی
و – تداخل دارویی :
- باکلرامفنیکل – ماکرولید – تتراسایکلین نباید مصرف شود
- نباید با ضد التهاب های ضد استروئیدی مصرف شود.
ز – زمان پرهیزاز مصرف :
- گوشت مرغ : 9 روز
- تخم مرغ : 9 روز
- گوشت بوقلمون : 11
منبع :داروهای دامپزشکی ؛ داروپخش فارماکولوژی دامپزشکی ، دکتر فقیهی -داروهای دامپزشکی ایران ؛ دکتر قمریان
-
محققان مركز پاتولوژي دانشگاه "استفورد" در كاليفرنيا اعلام كردهاند، به زودي پادزهري را از گلبولهاي سفيد خواهند ساخت كه در برابر تمامي مار گزيدگيها موثر خواهد بود.
به گزارش روز يكشنبه پايگاه اينترنتي دويچهوله (راديو آلمان)، نتيجه تحقيقات پژوهشگران اين مركز كه در مجله علمي "ساينس" ( (Scienceبه چاپ رسيده، حاكي از آن است كه بهترين پادزهر مار گزيدگي تركيب شيميايي است كه توسط دستهاي از گلبولهاي سفيد در بدن توليد ميشود.
اين گروه گلبولهاي سفيد كه به سلولهاي "مست" ( (Mastمعروف هستند، هنگام مار گزيدگي آنزيمهاي مخصوصي از خود ترشح ميكنند كه با سم مورد تركيب شده و اثر آن را خنثي ميكند.
البته تركيب اين آنزيمها كه تنها هنگام نياز و به منظور دفاع از بدن ترشح ميشوند، برانگيختگي سيستم ايمني را به دنبال دارد و چنانچه زهري كه وارد خون شده قوي ترازآن باشد،اين آنزيمها بتوانند آن را خنثي كنند،اين روش دفاعي نتيجه معكس خواهد داشت. ترشح يكباره و بيش از حد اين تركيبات موجب بر هم خوردن تعادل شيميايي بدن شده و در موارد حاد منجر به شوك و مرگ فرد ميشود.
بررسي وضعيت موشهاي آزمايشگاهي كه ژنتيك انها قادر به ساخت سلولهاي "مست" نيست نشان ميدهد، مقاومت بدني اين موشها درمقايسه با موشهاي نرمال ۱۰برابر كمتر شده، حتي گزيدگي زنبور ميتواند انها با خطر مرگ مواجه كند.
همچنين موشهاي جوان سالم به علت بالا بودن تعداد سلولهاي مست در خونشان ، مقاومت بدني بيشتري دربرابر مارگزيدگي نشان ميدهند و اين مسئله در مورد انسان نيز صادق است و با افزايش سن، توليد سلولهاي مست كاهش مييابد.
در حال حاضر بهترين درمان مارگزيدگي استفاده از پادزهر اختصاصي است، يعني ابتدا بايد مشخص شود چه ماري فرد را گزيده تا بتوان داروي پادزهر موثر عليه آن مار را به او تزريق كرد.
در پيوست اين مقاله آماري به چاپ رسيده كه نشان ميدهد سالانه بيش از ۱۲۵ هزار نفر جان خود را در اثر مارگزيدگي از دست ميدهند و تقريبا تمامي اين قربانيان ساكنان كشورهاي در حال توسعه هستند، كشورهاي كه دسترسي كمتري به انواع داروها و پادزهرها دارند.
تيم تحقيقاتي دانشگاه استفورد اميدوار است با استفاده از تركيب اين آنزيم كه از سيستم ايمني بدن انسان به دست آمده است، پادزهري بسازد كه در برابر هر نوع مارگزيدگي موثر باشد.
نام نويسنده اردلان از سايت اردلان آنلاين
-
بيماري هاي دروني شتر
تاليف:دكتر احسان مقدس
بخش اول
مقدمه
يماري هاي دروني شامل طيف وسيعي از بيماري ها مي گردد وما در اين جا فقط به ذكر برخي از بيماري هاي دروني شايع در شتر مي پردازيم :
اول ـ اسهال Diarrhea
عبارت از سندرمي است كه اغلب به عنوان يكي از علايم باليني برخي از بيماريهاي باكتريائي ، ويروسي ، انگلي ، سوء مديريت و استرس ، و تغيير ناگهاني جيره غذائي به شمار مي رود . اين حالت يكي از شايع ترين اختلالات مشاهده شده در شتران باغ وحش ها و مراكز پرواربندي شتر مي باشد .
Leonard ( 1894) گزارش مي دهد كه اسهال در تمام اماكني كه او كار مي كرده بسيار رايج بوده است وتمامي موارد مشاهده شده به علت عوامل غذائي نبوده است . معهذا روش هاي متراكم نگهداري در اين امر دخيل اند . استرس هاي مديريت يا تغييرات جوي به خودي خود مي توانند باعث تغييرحالت مدفوع ويا شل شدن آن گردد . همان طور كه ذكر گرديد آلودگي باكتريايي ، ويروسي و تك ياخته اي بعضاً نيز در اين امر نقش دارند.
تغديه شترها بر علوفه تازه غالباً باعث اسهال مي شود . اين مسئله معمولا ً در مراتع بهاره و پائيزه به خاطر بالا بودن ميزان آب و ارزش غذائي علوفه افزايش مي يابد . شدت اسهال از مدفوع شل ،شبيه مدفوع گاو ، تا مدفوع آبكي پرتابي متغيير است .
اگر اسهال دائمي باشد ممكن است پرولاپس ركتوم نيز رخ دهد . اختلالات الكتروليتي افزايش يافته بخصوص كاهش كلسيم سرم مي تواند منجر به اختلالات قلبي – گردش خوني و گاهي نارسائي قلبي شود وبه تبع آن كاهش شديد سديم ممكن است رخ دهد . در بچه شترها اسهال مداوم مي تواند روي ميزان رشد اثر بگذارد . مدفوع خاكستري رنگ اغلب در بيماري هاي باكتريائي روده ها ديده مي شود در حالي كه مدفوع سبز رنگ در اسهال علفي ديده مي شود . در صورت بروز چنين حالتي بايد حيوانات بيمار را از مراتع دور ساخت و از دادن غذا و علوفه سبز به آنها خودداري نموده و علوفه خشك و آب در اختيار آنان گذاشت . هم چنين جهت تامين آب از دست رفته بدن بايد به آنان الكتروليت داده شود . آنتي بيوتيكهاي وسيع الطيف و آنتي اسپاسموديك ها در موارد مخصوصي مفيد است . مدت قابل ملاحظه اي براي درمان اسهال لازم است و كنترل بيوشيمي خون و هماتولوژي توصيه مي گردد .
دوم ـ ميوپاتي تغذيه اي
يا بيماري ماهيچه هاي سفيد ، يك بيماري تغذيه اي است كه در اثر كمبود ويتامين E در جيره غذايي اتفاق مي افتد .ميوپاتي تغذيه اي در شتراني كه به طور متمركز پرورش داده مي شوند گزارش داده شده است . اما در محيط هاي طبيعي گزارش نشده است.
به نظر مي رسد در حالت محصور ، تغذيه شتران مادر با علوفه خشك و مواد متراكم نظير غلات ، بدون تجيز مكمل ويتامين E مي تواند منجر به مسائلي در بچه شترها شود . زيرا كه شير اين شتران ماده دچار كمبود ويتامين E خواهد شد . با لاخص كه چربي شير نيز در جذب ويتامين E دخالت دارد .
بايد توجه داشت كه شتران بايد در هر كيلوگرم جيره غذايي 140 واحد ويتامين E دريافت كنند . و به خصوص اين امر زماني اهميت مي يابد كه شتران داراي بچه بوده و به شير دهي بچه هاي خود مشغول باشند .
سوم ـ نفخ شكم
نفخ شكم يكي از بيماري هاي شايع در بين شتران است كه علت اصلي آن پرخوري است . در چنين حالتی شكمبه شتر از مواد غذايي انباشته مي شود واين امر به علت مصرف بيش از حد علوفه خشك ويا علوفه تازه روي مي دهد . از علايم بيماري مي توان ناآرامي شتر ، نفخ وباد كردن پهلوي چپ را نام برد وچنان چه اين عارضه به صورت فوق حاد تظاهر نمايد ، مي تواند باعث تلف شدن دام شود . معمولاً در چنين حالتي بهتر است كه سريعاً از دامپزشك كمك گرفته شود تا دام از مرگ حتمي رهايي يابد . درمان چنين حالتي معمولاً با استفاده از ابزار « تروكار » صورت مي گيرد وپس از خروج گاز انباشته شده در شكمبه بايد اقدام به تجويز داروهاي مسهل نمود . مجدداً تاكيد مي گردد كه درمان بايد توسط دامپزشك ورزيده صورت گيرد ، زيرا كه ممكن است كه عدم دقت در تخليه گاز شكمبه منجر به تلف شدن دام گردد .
چهارم ـ بيماري انحراف گردن Wryneck disease
عبارتست از بيماري كه باعث انحراف سرو و گردن شتر به يك سوي بدن شده و به همان حالت تا مدت ها باقي مي ماند و باعث مي گردد كه شتر نتواند غذا بخورد و يا حتي آب بياشامد . اين بيماري چنانچه به درازا بكشد باعث تلف شدن دام بيمار مي گردد . علت بيماري تا كنون ناشناخته باقي مانده است و برخي معتقدند كه علت آن مسموميت است و برخي ديگر كمبود ويتامين B را عامل آن مي دانند وبرخي ديگر نيز در معرض باد سرد قرار گرفتن را عامل مسبب اين عارضه مي دانند .
Guleed & Bornstein (1986) اظهار مي دارند كه در مزرعه وابسته به دانشگاه مگاديشو سومالي شاهد ظهور بيماري در شتر نري به عمر هفت سال بودند .
علايم باليني بيماري شامل انحراف كامل گردن به سوي عقب تا نيمه بدن (مثل حالت تب شير در گاو ماده شيرده ) همراه با خشك شدن عضلات گردن ، سختي تدريجي غذا خوردن به طوري كه پس از روز سوم حيوان به طور كامل از خوردن و نوشيدن امتناع مي كند ودرد شديد در هنگام لمس ناحيه گردن است . محققين فوق الذكر از روز چهارم بيماري و به مدت پنج روز متوالي اقدام به تزريق زير جلدي 500 ميلي گرم ويتامين B1 و 1500 ميلي گرم ويتامين ،B6 نمودند و مشاهده كردند كه در طي معالجه ،دام بیمار تدريجاً به حالت طبيعي خود بازگشت و پس از 5 روز درمان ، بهبود يافت .
Guleed & Bornstein (1986) اظهار مي دارند كه كه علايم كلنيكي بيماري انحراف گردن شتر در نزد شترداران سومالي و برخي كشورهاي ديگر شناخته شده است . نام محلي بيماري در سومالي (جودان) و يا (شمبر ) است . شترداران سومالي معتقدند كه علايم بيماري در طي فصل خشكسالي ظاهر مي گردد وبه نظر آن ها درمان محلي آن داغ گردن مي باشد كه غالبا بدون نتيجه بوده و اكثريت شتران مبتلا بعد از چند هفته تلف مي شوند وتنها تعداد معدودي از آن ها تدريجاً سلامتي خود را باز مي يابند .
العاني (1990) اظهار مي دارد كه مواردي از بيماري انحراف گردن در باديه جنوبي عراق ديده شده است كه جهت درمان آن ها كلسيم و و يتامين تجويز شده است كه موثر واقع نشده است و شتران بيمار تلف شده اند .
Singh & Vashishta (1977) برخلاف عقايد فوق الذكراظهار مي دارند كه بيماري انحراف گردن يك بيماري عصبي ناگهاني است كه با فلج عضلات مختلف بدن مخصوصاً عضلات گردن كه باعث انحراف گردن شتر از طرف مبتلا به طرف ديگر خواهد شد مشخص مي شود . طبق نظر Leese (1927) شتران جوان با پوست نازك و با موهاي كوتاه و شترهاي جماز نظير شترهاي ايالت بيكانر هندوستان به اين بيماري حساس تر هستند . بعضي معتقدند كه اين حالت به علت تداخل گردش خون درناحيه گردني ستون مهره ها است كه عاقبت منجر به پر خوني مننژ ستون مهره ها مي گردد . علل ايجاد كننده اين بيماري گوناگون بوده و بعضي از آنها عبارتند از : باران هاي شديد ، عبور از رودخانه ، نوشيدن بلادرنگ آب سرد در فصول گرما بعد از راهپيمائي هاي طولاني يا كارهاي سخت ،برداشتن زين شتر بعد از راهپيمائي يا كار سخت قبل از اين كه عرق بدن شتر خشك شود ، اختلاف فاحش بين دماي شب و روز در كويرهاي شني و بيابانهاي سرد .
شتر بيمار به علت سفت شدن عضلات گردن ، كمر و پاها و غالباً بعلت خميدگي يك و يا هر دو پاي عقب خيلي سفت راه مي رود ( را ست راست راه مي رود ) عضلات گردن به طرز ويژه اي منقبض مي شوند به طوري كه باعث تكان خوردن ناخودآگاه سر دام خواهد شد . شتر مبتلا به زمين نشسته يا در هنگام برخاستن بر روي زمين مي افتد و يا قادر به بلند شدن نبوده و عضلات پاي عقب حدود دوساعت بعد از افتادن به زمين قدرت خود را از دست خواهند داد ، سپس يك طرف گردن بطور خاصي به علت فلجي عضلات متورم خواهد شد . گردن به خودي خود نمي تواند راست شود مگر اينكه به يك طرف فشار داده شود . با پيشرفت بيماري تمام قدرت گردن از بين رفته و شتر بيمار باسر خم شده به يك طرف، خود روي زمين مي نشيند و يادر حال فلج كامل عضلات بدن بر روي زمين دراز مي كشد . در صورت فلج شدن عضلات چهره اي آرواره پايئني بازمانده و لب پائيني شل شده است و در همين حال بزاق از دهان ترشح خواهد كرد . بعضي اوقات تمام علامات ديگر بيماري يك ساعت بعد از ظهور اولين علامت بيماري بوقوع مي پيوندد ، فلج گردن عارضه دائمي نيست و شترهائي كه معالجه مي شوند گردن آنها نيز كاملا بهبود خواهد يافت . شتر مبتلا آگاهي و حواس خود را از دست نخواهد داد . ولي شديدا ً حساس خواهد شد . در تعداد اندكي از شترهاي بيمار كوري و در تعداد زيادي يبوست ديده مي شود . در هنگام شروع بيماري دماي بدن به ميزان يك درجه فارنهايت افزايش خواهد يافت . ولي به تدريج دما كاهش يافته و به حد طبيعي خواهد رسيد . نفخ حاصل از خوابيدن شتر بر روي زمين و خفگي حاصل از پيچش گردن به يك طرف باعث وخامت وضع بيمار شده وممكن است كه سريعاً به مرگ منتهي شود .
در تمامي مواردي كه به مرگ منجر مي شود معمولا ًمرگ در عرض 48-36 ساعت اتفاق خواهد اقتاد و درصد مرگ و مير 25% خواهد بود (Leese 1927) .
براي راست كردن ،گردن شتر بايستي گوش هاي شتر مبتلا را گرفته و سر آن را طوري جلو بياوريم كه گردن راست شود، سپس براي مدت </SPAN> 10-15 دقيقه گردن شتر را به همين حالت نگه مي داريم زيرا اين عمل شتر را قادر خواهد ساخت گردن خود را كنترل كرده و تجديد قوا نمايد و اين امر باعث مي شود كه شتر در پيچش گردن دچار خفگي نشود ضمنا مي توان با استفاده از پارچه پشمي گردن را باند پيچي نموده و در صورتي كه شتر بر روي زمين خوابيده باشد ، هر ساعت او را از طرفي به طرف ديگر چرخاند تا از ايجاد نفخ شكمبه در دام جلوگيري شود . در صورتي كه شتر در حالت نشسته روي زمين قرار گرفته باشد بهتر است كه با گذاشتن گوني كاه يا پوشال طوري بدن و گردن او را تقويت كنيد كه نه گردن به عقب منحرف شود و نه شتر روي زمين به يك طرف بيفتد . هم چنين بايد روزي دوبار به شتر آب وغذا داده و هر صبح و عصر 25 گرم كربنات آمونيم به صورت خوراكي و 30 ميلي گرم سولفات استركنين به صورت زير جلدي تجويز نمود.
با مديريت صحيح مي توان تمام عواملي را كه باعث ايجاد اين عارضه مي شوند كنترل نمود .
پنجم ـ بلعيدن اجسام خارجي
وجود اجسام فلزي مثل سيم و ميخ و سوزن و غيره و اجسام غير فلزي مثل شن و سنگريزه و استخوان وغيره ، در شكمبه و نگاري و عوارض احتمالي حاصله از اين گونه اجسام مانند انباشتگي شكمبه ( Impaction ) و نفخ شكمبه Rumen tympan چسبندگي شكمبه به جدار شكم و چسبندگي نگاري به ديواره شكم و حجاب حاجز ، پريتونيت ، تورم پرده خارجي قلب در اثر ضربه حاصله از اجسام خارجي در شتر نيز مانند ديگر نشخوار كنندگان از اهميت خاصي بر خوردار است . بديهي است كه حيوان از خوردن هر نوع جسم خارجي كه به نحوي در غذاي روزانه او وارد شود روي گردان نبوده و تا به حال انواع و اقسام اجسام خارجي به اشكال و صور مختلف وبه اندازه هاي متفاوت از معده اين حيوان خارج شده است (1917 Cross ، 1927 Leese ) .
Said (1963) در مصر ، طي مقاله اي به بررسي كشتارگاهي اجسام خارجي در معده شتر و عوارض از آن پرداخته است . در اين مقاله علاوه بر شرح اجسام خارجي در شكمبه و نگاري به ذكر ويژگي هائي در اين حيوان نيز اشاره شده است بدين ترتيب كه اصولاٌ شتر در خوردن غذا فوق العاده انتخابي عمل مي كند و احتمال اين كه همراه با غذاي روزانه خود اجسام خارجي را ببلعد خيلي ضعيف به نظر مي رسد و تعداد شترهائي كه از اين نظر در كشتارگاه جيزه مصر مورد بررسي قرار گرفته اند 150 نفر شتر بوده كه از اين تعداد فقط در 9 نفر آنها اجسام خارجي به اشكال مختلف از نگاري به دست آمده است كه اين نسبت در حدود يك هفدهم مي باشد و عوارض حاصله توسط اجسام خارجي موجود در نگاري اين 9 نفر شتر فقط به نفوذ يك قطعه سيم به ديواره نگاري يكي از آنها منحصر بوده است .
حكمتي و همكارانش (1357) تعداد هزار نفر شتر را در كشتارگاه تهران از لحاظ وجود جسم خارجي در معده مورد مطالعه قرار دادند . شترهاي مزبور از نژادهاي مختلف بوده كه از همه مهم تر مي توان نژادهاي بلوچي ، كلكو ، تركمن ، شامي ، مهاري ، مجيدي و شادكامي را نام برد . تعداد كمي از اين شترها از كشورهاي عربي ، پاكستان و افغانستان به ايران آورده شده و تعدادي ديگر مستقيماً از شهرهاي مختلف از جمله دشت مغان و اردبيل ، بوشهر ، بندر عباس ، زاهدان ،دامغان ،و سبزوار و بالاخره اطراف تهران جهت كشتار به كشتارگاه تهران ارسال شده بودند . شتران مزبور اكثراً يك كوهانه بودند و تعداد كمي بچه شتر يك الي دو ساله در ميان آنها وجود داشت . تعداد نفر شتري كه در هر دفعه مورد بررسي قرار گرفته متفاوت بوده و معمولا ً بين 10 الي 45 نفر و به طور متوسط 20 نفر بود كه در 50 نوبت تحت آزمايش واقع شدند و مشاهده شد ازاين تعداد شتر، 258 نفر آنها در معده خود حداقل يك جسم خارجي فلزي و حداكثر 50 الي 60 قطعه داشتند عوارض حاصله از اين اجسام بسيار مختصر بود .
به طور كلي از ميان 111 عدد سيم مستقيم يك سرتيز ، دو سرتيز و دو سر كند موجود در شكمبه كه طولي بين 1الي 8 سانتي متر داشتند فقط يك سيم يك سرتيز بطول تقريبا 8 سانتي متر از جدار شكمبه در محل كيسه آب راست عبور كرده بود .
نفوذ جسم مزبور در جدار شكمبه چسبندگي شديدي را بين شكمبه در محل كيسه آب طرف راست و انتهاي هزار لا سبب گشته بود . بطوري كه پس از خارج كردن دستگاه گوارش از داخل محوطه بطني مشاهده شد كه آبسه اي به اندازه يك پرتقال بزرگ در اين ناحيه وجود دارد كه بعد از شكافتن آبسه به همراه سيم مزبو ر مقدار متنابهي ترشحات چركي سفت پنيري بدبو از آن خارج شد .
از ميان كليه اجسام فلزي متنفذه در نگاري فقط يك ميخ كه طولي در حدود 5/3 سانتي متر داشت توانسته بود به اندازه 5/1 سانتي متر در مخاط نگاري فرو رود . نفوذ جسم مزبور هيچگونه آثار و عوارضي در جدار داخلي نگاري ايجاد نكرده بود .
تعداد اجسام فلزي كه در بازرسي كشتارگاهي از شكمبه و نگاري 258 نفر شتر بدست آمده است بالغ بر 1330 عدد مي باشد كه از اين مقدار تعداد 442 عدد در شكمبه ، 888 عدد در نگاري قرار داشته اند .
بدين وسيله بررسي انجام شده توسط حكمتي و همكارانش (1357) ثابت نمود كه اين حيوان هم نظير ساير نشخوار كنندگان ديگر ممكن است همراه با مواد غذائي خود برخي از اجسام خارجي را كه ارزش غذائي ندارند ببلعد ، تعدادي از اين مواد در معده آنها باقي مانده است و از روده عبور نمي كنند . وجود مواد مزبور در معده اين حيوانات برخي اوقات سبب بروز اختلالاتي در عمل اعضاء مربوطه مي شود بخصوص چنانچه اين اشياء نوك تيز و برنده باشند سبب سوراخ شدن اين حفره ها و ايجاد جراحاتي در اعضاء مزبور يا اعضاء مجاور آنها مي شوند . اجسام خارجي بيشتر در شكمبه نگاري و معده سوم تجمع پيدا مي كنند . در شكمبه و نگاري مواد خارجي مثل طناب و استخوان و سيم و ميخ ، سوزن و سكه و گيره موي زنانه و ساير اجسام فلزي و شن ماسه جمع مي شوند . در حالي كه در معده سوم بيشتر شن و ماسه و خاك تجمع پيدا مي كند و نتايج بدست آمده تا حدودي با آنچه كه Said (1963) در مصر گزارش نمود متفاوت است چه اين كه در آنجا نسبت ابتلا يك هفدهم بوده است و در كشتارگاه تهران در حدود يك چهارم بوده است .
بررسي گشتارگاهي حكمتي و همكارانش (1357) نشان داد كه شتر در فرو بردن اجسام خارجي جسورتر از گاو بوده و شايد در خوردن مواد غذائي هيچ گونه جنبه انتخابي براي او وجود ندارد و با توجه به وضع تغذيه و مواد مصرفي حيوان و از طرفي با توجه به وضعيت چراگاه هاي خاصي كه براي اين حيوان اختصاص يافته است و اصولا ًرقم 258 نفر يك رقم بسيار قابل توجهي بوده و يقيناً مي توان اطمينان داشت كه اگر اين حيوان هم نظير ساير نشخوار كنندگان بطور دستي تغذيه شود و يا حداقل از چراگاههاي مخصوص استفاده كند اين رقم بالاتر خواهد رفت . همچنين مشخص گرديد كه تعداد متوسط اجسام فلزي موجود در شكمبه و نگاري هر شتر بين يك الي دو عدد مي باشد و تعداد اجسام فلزي موجود در نگاري تقريبا دو برابر شكمبه مي باشد . از ميان اجسام بدست آمده بيش از همه سيم و سپس ميخ و آنگاه براده آهن و سوزن و سنجاق و ساير اشيای فلزي متفرقه ديده مي شود .
حكمتي و همكارانش (1357) احتمال بروز بيماري تورم ضربه اي نگاري و برون شامه قلب را در مقايسه با گاو ، در شتر بسيار كم مي دانند و علت آن را دلايل زير مي دانند .
1- ضخامت جدار نگاري : ضخامت فوق العاده جدار اين عضو كه در مقايسه با گاو در حدود سه برابر مي باشد در حقيقت سد محكمي بوده كه نفوذ اجسام فلزي را دچار اشكال مي سازد .
2- اندازه نگاري : وسعت زياد حفرات نگاري عامل موثر ديگري در اين مورد مي باشد ، بدين ترتيب كه وقتي جسم خارجي در اين عضو جايگزين شد فضاي بيشتري كه در اختيار دارد كمتر تحت تاثير حركات اين عضو و فشار اعضاء مجاور قرار گرفته و در نتيجه احتمال نفوذ آن نقصان مي يابد . بنابراين دليل با لا بودن درصد اجسام فلزي متنفذه در نگاري با مقايسه در شكمبه را مي توان به اين ترتيب تفسير نمود كه چون اندازه نگاري در اين حيوان در مقايسه با شكمبه كوچك بوده و محفظه تنگي را تشكيل مي دهد و از طرفي داراي حركات بيشتري مي باشد لذا احتمال نفوذ اجسام فلزي توك تيز در چين هاي نگاري بيشتر از شكمبه است .
3- ساختمان داخل نگاري : تعدا زياد حجرات ، وسعت و عمق آنها در نگاري شتر در فقدان بروز اين بيماري موثر بوده است بدين ترتيب كه وقتي جسم خارجي در يكي از حجرات قرار گرفت بلافاصله با ذرات شن و ماسه وخاك كه در عمق هر حجره وجود دارد مخلوط شده و بعد از مدتي در بين توده اي از اين مواد و محتويات دستگاه گوارش قرار مي گيرد . قرار گرفتن اجسام فلزي در ميان اين مواد به احتمال زياد آنها را از هر نوع حركتي باز مي دارد بنحوي كه نه قادر به نفوذ بوده و نه توانائي برگشت مجدد به داخل نگاري را دارند .
4- ضخامت جدار شكمبه : از آن جائي كه جدار شكمبه در اين حيوان در مقايسه با گاو ،داراي ضخامت كمتري است لذا احتمال نفوذ اجسام فلزي نوك تيز از داخل اين عضو به اعضاي مجاورش بيش از نگاري است .
5- نحوه خوابانيدن حيوان : عامل موثري كه ممكن است در تقليل بروز اين بيماري وجود داشته باشد نحوه خوابانيدن و آرميدن حيوان است . بدين معني كه اين حيوان هميشه براي خوابيدن روش كاملاٌ مستقيمي را انتخاب نموده و كمتر نظير نشخوار كنندگان ديگر مانند :گاو از اين پهلو به آن پهلو مي شود در نتيجه فشار اندام ها بر روي يكديگر و نفوذ اجسام فلزي كاهش پيدا مي كند .